مادران بی کتاب، دختران بی هویت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    دختران دیروز:

    ایکاش مادرانمان کتاب می خواندند. ایکاش " هیپاتیای فیلسوف " یا " جین استین سرسخت " را می شناختند. ایکاش برای حق تحصیل مان می جنگیدند. ایکاش بجای درس خیاطی و آشپزی و خانه داری به ما درس شجاعت و ایستادگی در راه اندیشه و حقوقمان می آموختند. ایکاش ما را برای چگونه زیستن در مسیر کامل شدن تربیت می کردند.

    دختران امروز:
    ایکاش مادران ما انقلاب را جز برای رهایی ما از زندان تعصب و سنت های کور و غیرانسانی نمی خواستند. ایکاش بجای ماندن در پشت سنگرهای جنگ، سردمدار تغییر و اصلاح جامعه در جهت بهبود روند زندگی دخترانشان بودند. ایکاش حق انتخاب را از نظام مطالبه می کردند و پیروزی را در گرفتن حق آزادی حجاب، تحصیل و ازدواج می جستند. ایکاش کتاب می خواندند و " سیمون دوبوآر " و یا حتی " آنا آخماتوا " را میشناختند.

    دختران فردا:
    ایکاش مادران ما در کنار دختران انقلاب فریاد آزادي سر می دادند. ایکاش در مقابل ظلم کودک همسری قیام می کردند. ایکاش در مقابل مردانی که دخترانشان را در کودکی بر سفره ی عقد می نشانند می ایستادند و دخترکان دیگر را به عقد پسرانشان در نمی اوردند و بجای لباس عروس و عروسکهای باربی، برایشان کتاب می خریدند. ایکاش قانون را از دستان زمخت مردانه بیرون می کشیدند و قانونی مادرانه برای همه ی دختران این سرزمین می نوشتند. ایکاش با کتاب در آشتی بودند و زنان نویسنده ی دنیا را می شناختند و مانند ویرجینیا ولف نویسنده ی " اتاقی از آن خود " به دنیایی از آن دخترانشان می اندیشیدند و دغدغه شان نه فقط ورود به ورزشگاه آزادي بلکه بدست آوردن آزادي بود; برای دخترانشان و دختران آينده.

     

    جایی برای من...
    ما را در سایت جایی برای من دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : mjaiibarayemana بازدید : 209 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 0:18