ناتوان از درکِ یکدیگر در عصر ارتباطات

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    ما اصوات را با اشارات در هم آمیختیم. از این راه نیات و خواسته هایمان را به دیگری فهماندیم. به مرور کلمات را ابداع کردیم و با کنار هم قرار دادنشان جمله ها ساختیم. ابداع بزرگی بود که میشد با دسته ای از جملات آنچه میخواستیم واضح تر و کامل تر بیان شود. زبان شکل گرفت و شعف ارتباط با دیگری ما را از حصارِ تنهایی و زندانِ خویش بیرون کشید. حالا دیگر تنها نبودیم. دریچه های وجودمان باز شده بود و دیگری به سرسرای روحمان قدم می گذاشت. طبیعت ما خرسند بود از کشف حس و حالی که قرنها عطش آن را داشتیم. آری مهمانان آشنایمان شدند. حرف میزدیم می خندیدیم می رقصیدیم. اما هرچه زمان میگذشت، زبان به بیگانگی خویش بیشتر پی میبُرد. ناگهان کلمات گنگ و بی معنا شدند. مفهوم و منظورشان را از دست دادند. صداها بیگانه شدند و جملات از هم پاشیدند. با ترس نگاهی به غربت خانه انداختیم. ما همه در این سرسرا به دنبال یکدیگر بودیم تا خود را بازبیابیم.

    اتاق... اتاقها... ایده ی جدیدی به ذهنمان رسید: باید درهای بسته ی اتاقها باز شوند. باید به درونی ترین قسمت زبان پا بگذاریم و قفل زبان را بگشاییم. با شتاب وارد اتاقها می شویم. میخواهیم هرچه سریعتر از ترس خود بکاهیم و با دیگری، با همه ی دیگری آشنا شویم. اما دریغ که اتاقها سردند، کوچک اند و پنجره ای دارند که به سمت جهانی دیگر گشوده می شود. پنجره ها را یکی یکی باز میکنیم و هر چشم به هستی بیکرانی خیره می شود که از آن هیچ نمی داند. جهانِ بیرون از ما، آوای غریبی دارد. وسعتی که چشم هایمان برای دیدنش کافی نیست. اینبار باید از چشم دیگری به جهان نگریست. با همه ی چشمها. این ناتوانی ما را رنج می دهد. رنج بر زبان ما جاری می شود. هر کدام از ما یک قسمت از رنج را برمیداریم و به جهانِ مبهم بیرون پنجره قدم برمیداریم. یکدیگر را گم میکنیم. جهان چندپاره می شود. زبان در می ماند. اصوات فریاد می کشند و انسان درمانده به احساسِ نخستینِ خود بازمیگردد. او دوباره تنها می شود. ارتباط به شش تکه حرف تبدیل می شود. هر حرف بر شانه ی او سنگینی میکند. اینبار، بارِ سنگین تری را باید بر دوش بکشد. اینکه در عصری مدرن، تنهاتر از همیشه است. زبان، از چنگ او گریخته است. فهم دیگری غیرممکن است.

    سپس کلمات را برمیدارد و سفر درونی خود را آغاز می کند. ناامید از ایجاد ارتباطی دوباره. غمناک از ناتوانی در فهم دیگری؛ زبان در گهواره ی خود آرام میگیرد.

    جایی برای من...
    ما را در سایت جایی برای من دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : mjaiibarayemana بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 0:18