انسان مسئله گون

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    انسان مسئله گون " مسئله ای است درباره ی مسئله ای". گابریل مارسل در تلاش بر تبیین این امر است که به گفته ی وی" در چه شرایطی این امکان فراهم شده است که انسان به طور کامل به صورت مسئله ای برای خود درآید؟"... کتاب با توصیف دقیقی از تشویش، اضطراب و دلهره و بیان تفاوت های آن پا به حیطه ی روانشناسی اگزیستانسیل گذاشته است و انسان مشوش را از منظر: فرزانگان، تعالیم انجیل، قدیس آوگوستین، پاسکال، کیرکگارد، نیچه، هایدگر، سارتر،گوته، آندره ژید و در آخر از منظر دنیای امروز، واکاوی میکند. او از وضعیت دردناک آلونک نشینی انسان امروز شروع میکند و بی معنایی او را شرایطی فرض میکند که " بی اختیار، اموری بدیهی تلقی کرده ام«رها ساخته ام» و نتیجه ی این رهاسازی آن است که به یکباره خودم نیز دیگر نمی دانم کیستم." سپس ریشه های تشویش را در زمین کودکی و علت مهم آن یعنی"تحقیر" می یابد:"بسیاری از افراد مشوش بی شک در ابتدا کسانی بوده اند که تحقیر شده اند. همچنین بدیهی است که این تحقیر شدن ممکن است آشکار نشود، مخصوصا آنجا که پای کودک مغروری در میان است که به نسبت ظالمانه تر بودنِ ضربه ای که متحمل شده، دقت بیشتری در پنهان کردن آن به خرج داده است." تاثیر مخرب تحقیر شدن، پایه و اساس و پاشنه ی آشیل بررسیدن تشویش و اضطراب در تفکر اوست. ردپای تحقیر را میتوان در تاثیراتی که مقوله ی دین بر انسان باقی گذاشته است مشاهده کرد و او تنها راه مقابله با آن را "شناخت" می داند:"... در واقع معرفت است که این تاثیر مطلوب را بر جا می گذارد که ما را از باورهای موهومی که آشفتگی را به جانمان می اندازند می رهاند." یا بعبارتی همان فرزانگی.

    در چند حالت و صورت مختلف، شما می توانید مخاطب این کتاب باشید: نخست) در صورتی که شما با حالتهای مختلف تشویش و اضطراب دست و پنجه نرم کرده باشید و نیازمند شناخت کلی از چنین تجربه ای باشید که بتواند شما را در امر بهبود شرایط تان یاری دهد. همانطور که گابریل مارسل در این کتاب می گوید"شناخت" می تواند انسان را در مقابل امور انفسی توانمند کند. دوم) اشاراتی در کتاب به نئولیبرالیسم و کمونیسم، امپریالیسم و دیگر حکومتهای نامطلوب و تاثیر آنها بر بوجود آمدن اضطراب شده است که هرچند کوتاه و اندک است اما چهره ی کلی تشویش در ملتهای مضطرب را به خوبی نشان می دهد. سوم) رویکرد نویسنده در بیان تاثیرگذاری این سه حالات انفسی بر ادبیات، قابل تامل است. پرداختن به تشویش از منظر بزرگانِ اندیشه در زمینه ی فلسفه و ادبیات می تواند نگاه کلی خواننده را سامان داده و جمع بندی کاملی باشد

    ظرافت اندیشی مارسل در پرداختن به مساله تشویش و دلهره، در کلیتی شکل گرفته است که برخاسته از تعلق خاطر او به امر متعالی است. مارسل اثر خود را با تاثیر دین بر تشویش های انسانی شروع می کند و با لزوم حضور دین بعنوان درمانگری برای انسان مشوش به پایان می رساند. در این میان اگرچه از نقد صریح و بدون سوء گیری بر مقوله ی دین نمی پرهیزد اما نمیتوان علقه های روحی و روانی او را به مسیحیت بعنوان امری اثرگذار بر تشویش مثبت انکار کرد. در آخر او چنین نتیجه میگیرد که انسان امروزی با شناخت از اینکه هر مساله ای در هر گوشه از دنیا می تواند آرامش را برای همیشه از او بستاند و در جهانی که " همزمان از عرصه ی امور واقع، عرصه ی طرح، و حتی عرصه ی اسطوره بهره دارد" و انسانها با " آمیزه ای از جاز و احساسات مشمئزکننده " دلزده شده اند، انسان به " عنصری کارکردی " شان نزول پیدا کرده است و "صرفا واحد کارکردی به شمار می آید" که در نهایت " عالمی که حول محور ایده ی کارکرد می گردد در معرض خطر نومیدی است، زیرا در واقع این عالم تهی است، تو خالی است".

    کتاب با ارائه راهکارهایی برای رسیدن به صلح به پایان می رسد. صلحی که آرامش را برای جهانیان به همراه می آورد:" تشویش مثبت، تشویشی است که فی نفسه مبین ارزشی است، کیفیتی نفسانی است که به ما امکان می دهد از تنگناهایی که در آن زندگی روزمره با هزاران دغدغه ما را در خود می فشارد رها شویم، دغدغه هایی که با کشف واقعیت های حقیقی به پایان می رسند؛ این تشویش نوعی مبدأ برگذشتن است، راهی است که باید به زحمت آن را طی کنیم تا تا به صلح حقیقی برسیم، به صلحی که هیچگونه حکومت دیکتاتوری، هیچ امپریالیسمی توان بر هم زدن آن را ندارد، زیرا صلح، به دقیق ترین معنای آن، به این جهان تعلق ندارد، و باید باور داشت که قدرتمندان نمی توانند کوچک ترین تصوری از این صلح داشته باشند."

    انسان مسئله گون/ گابریل مارسل/ ترجمه ی بیتا شمسینی/ نشر ققنوس

    جایی برای من...
    ما را در سایت جایی برای من دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : mjaiibarayemana بازدید : 212 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 14:26