اگر میخواهید آگاهیتان در عرض و طول بیشتر شود، سعی کنید ورودیهای دانشتان را تغییر دهید. بدست آوردن نگاه ژرف و فرامحیطی مستلزم این است که دادههای محیطی مختلفی را تجربه کنید. این روش کمک میکند تا ذهن شما منجمد نشده و گستره بیکرانی را درنوردد.این روش شامل حال همه نوع سبک زندگی نیز میشود. بعنوان مثال ذائقههای مختلف غذا، تغییر در نحوه پوشش، تجارب مختلف شنیداری در موسیقی و تجربههای مختلف بصری در نقاشی و عکاسی میتواند چالش خوبی برای داده های قدیمیتان باشد. + نوشته شده در جمعه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۱ ساعت 21:29 توسط محبوبه زمانیان | بخوانید, ...ادامه مطلب
بسیاری از اهالی علومانسانی بر تقویت فرهنگ عمومی و بالا بردن سطح آگاهی جامعه بعنوان راهحل کلیدی مسائل ایران تاکید دارند. آنها معتقدند آنچه آینده ایران را تضمین خواهد کرد به نوعی پویش فرهنگی مرتبط است. در ادامه سعی دارم به چند خطا که در این ادعا وجود دارد اشاره کنم.ابتدا در تعریف ایشان از فرهنگ باید پرسید منظور شما از پیشرفت در حوزه فرهنگ به کدام بُعد فرهنگی و به کدام حوزه و کدام طبقهی فرهنگی اشاره دارد؟ همانطور که میدانیم جامعه نوعی کثرت است؛ تنوع جامعه شامل تمامی ابعاد عینی و ذهنی آن میشود. بعبارتی کثرت جامعه را میتوان نوعی کثرت فرهنگی دانست. یعنی ما با تنوع بسیاری از فرهنگها و خردهفرهنگهایی روبروییم که در طول تاریخ انباشته شدهاند و همچنان در کار بازتولیدند. به همین سبب ایشان باید دقیقا مشخص کنند منظورشان از رشد فرهنگی شامل حال کدام طبقه اجتماعی، در چه سطح و عمقی، و بویژه کدام فرهنگ است؟ چنین کاری نیازمند تحقیق گسترده و زمانمندی است که بتواند دقیقا مشخص کند کدام بخش ضعیف است و سپس برای تقویت آن از برنامهریزان و متخصصان ویژه استفاده کرده و طبق یک برنامه مدون و دقیق هدفگذاری کند. در غیراینصورت چنین ادعایی از حوزه تخصصی خود بیرون آمده و خطمشی عوامانه پیدا خواهد کرد.مساله مهم دیگری که نمایان میشود این است که برای چنین هدفی مسلما به بودجه کلان و البته حمایت حاکمیت نیاز است. فرهنگسازی کار سادهای نیست که بتوان زمان دقیقی برای رسیدن به نتیجه مطلوب آن تعیین کرد. گاهی قرنها برای تغییر یک خردهفرهنگ زمان نیاز است. گاهی عوامل مداخلهگری از راه میرسند و تمامی زحمات را به باد میدهند. فرهنگ همانطور که تاثیرگذار است، تاثیرپذیری بسیار دارد و به این دلیل نمیتوان آن, ...ادامه مطلب
قرنها نظامهای سیاسی صرفا از نیروی قهریه برای پیشبُرد اهدافشان استفاده میکردند. ردپای توصیه به تنبیه در آثار ادبی و آموزشی و حتا فلسفی به چشم میخورد. عموما اصلاح انسان بر اساس تنبیهکردن او استوا, ...ادامه مطلب
«جامعه شناسی تمدن»(مسائل تاریخی و سنتهای نظری)نویسنده: یوهان پی. آرناسونترجمه: سالار کاشانیناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1397536صفحه، 60000 تومان انسان مدرن وارث فرهنگ، آداب و سنن، زبان، طبیعت، ا, ...ادامه مطلب
کلمات گاهی میتوانند به ضد خود تبدیل شوند. حتما شما هم بارها با موقعیتی از این دست روبرو شدهاید که هرچه تلاش کردهاید تا آنچه بدان میاندیشید را به دیگری بفهمانید اما با وجود آنکه تصور میکنید در بیا, ...ادامه مطلب
شاید بتوان تاریخ اندیشه را مدیون اندیشمندانِ کشوری دانست که طی دورههای طولانی در تولید دانش، هنر، فلسفه، خوراک فکری جهان را تغذیه کردهاند؛ کشور ایتالیا.کافیست نگاهی به اندیشمندان و نظریهپردازان آن , ...ادامه مطلب
به دنیا آمدن، پانهادن به محدودۀ زمان است. همینکه آدمی وارد این مرز بشود برایش مقدور نخواهد بود که از آن بیرون بجهد. زیرا تصمیم او در بیرون جهیدن از زمان، وابسته به زمان خواهد بود.اما هولناکترین سرنو, ...ادامه مطلب
بهمن ماه هر سال، گویی صور بیداری دمیده میشود و بازپس گیری حق و حقوق تاریخی مان تکلیف این ماه میشود. یکی یکی چشمان خواب آلوده مان را می مالیم و خود را در موقعیتی می یابیم که بر ما تحمیل شده است. بی پرس, ...ادامه مطلب
رابطه های آموزشی و انتقادیِ دو سویه، میان قشر دانش آموخته و فرهیخته، طبیعتا باعث رشد ایده های موجود در جامعه می شود. جوانه های فکری و علمی که نیاز به عوامل ضروری و اولیه جهت رشد و شکوفایی دارند در تبادل فکری، فرصت قد کشیدن خواهند داشت. بالعکس، گفتمان یک طرفه منجر به نابودی ایده ها می شود و در این صورت می توان گفت جامعه در روندی یکدست و یکنواخت شده نزولی معرفتی خواهد داشت.اولین قدم برای هموار سازیِ مسیرِ آموزشی متناسب و به دور از حاشیه های اخلاقی و اجتماعی، اعتماد سازی ست. لایه های زیرین جامعه باید نسبت به برقراری ارتباط با سطوح بالاتر جامعه امیدوار باشند. بر خلاف تلاشهای پی در پی اساتید و فرهیختگان جامعه، این فاصله همچنان در بالاترین سطح خود باقی مانده است. عملا هرگونه ارتباط بین قشر دانش آموخته و قشر فرهیخته، به جنبه های مختلفی از قبیل شانسِ دیده شدن، داشتن رابط هایی جهت معرفی، و قرار گرفتن در مجموعه ی کاری یا گروه های فکری خاص است که مشخصا این امر برای همگان میسر نیست.برای نمونه، نگاهی به مطالب ارائه شده در فضای مجازی، به این نتیجه می توان رسید که تنها عده ی مشخصی قادر به انتشار افکار و عقایدشان از فضاهای رسمی با "اعتبار علمی" هستند. نمونه ای را در اینجا ذکر خواهم کرد که از بردن اسامی به لحاظ اخلاقی امتناع می شود. بعنوان مثال کارگاه مجازی داستان نویسی ای، برای چاپ داستان ها, ...ادامه مطلب